اولین سونوگرافی
پسته ی قشنگم امروز روز سخت ولی خوبی بود. دیروز عصر که تعطیل بود و خونه بودم شروع کردم به کمی کار کردن. تمیز کاری و آشپزی. آخر شب قسمت دلم که شما توشی شروع کرد درد گرفتن و هی بدتر شد! اینقدر درد میکرد که تا صبح نخوابیدم. امروز برای اولین بار بخاطر شما نرفتم سر کار. آخه صبح دیدم که هم خسته ام و هم هنوز دلم درد میکنه! خیلی نگران پسته ی قشنگم بودم!
ظهر زنگ زدم و برای سونوگرافی 18 هفتگی وقت گرفتم. بهم 19 نوامبر وقت داد. واقعا بی صبرانه منتظریم که اون روز برسه! هم دلمون برای دیدن کوچولومون تنگ شده و هم دوست داریم زودتر بدونیم که جنسیت شما چیه که بدونیم اسم کوچولومون رو چی میخوایم بزاریم!
--------------------------------
برگشت به روزهای اول:
سفر ایران خیلی سخت نبود. ولی من خیلی نگران پسته ی گلم بودم. همش میترسیدم خستگی راه اذیتش کنه!
ایران که رسیدیم اولین کار این بود که با خاله جان رفتیم سونوگرافی و برای اولین بار پسته ی نازمون رو دیدیم. همون روزا هم بود که اسم پسته رو روی این عضو جدید خانوادمون گذاشتیم.
روز سونوگرافی حسابی دلهره داشتیم. اولین بار بود که میخواستیم از وجود عزیزمون باخبر بشیم. وقتی که آقای دکتر تصویر جنین رو بهمون نشون داد اینقدر ذوق کردیم که به سختی میتونستیم جلوی اشکمون رو بگیریم. واقعی بود! بعد یه نقطه ی سیاه رو روی صفحه نشونمون داد و گفت این هم قلبشه! ببینین تاریک و روشن میشه؟! واااای یعنی قلب هم داشت نینی خوشگل ما!
سونوگرافی تعیین کرد که جنین در 7 هفتگی هستش. و از اون روز ما شمارش رو شروع کردیم.